♥ نای نامهܓ✿ܓ✿

ღ نه اینکه دردی نیست . . . گلویی نمانده برای فریاد ღ

♥ نای نامهܓ✿ܓ✿

ღ نه اینکه دردی نیست . . . گلویی نمانده برای فریاد ღ

اشعار تنهایی

گاهی برای نبودنت دلتنگ می شود و گاهی برای بودنت

وقتی که نیستی اتاقم بوی دلتنگی می دهد

و گاهی که هستی و زمان رفتنت می رسد باز هم دلتنگ می شوم 

برای نبودنت دلتنگ می شوم زیرا شوق دوباره دیدنت را در من زنده می کند

آنقدر در نبودنت گریسته ام که زمین و زمان نبودنت را فهمیده اند

من با نبودنت هرگز فراموشت نکردم و تو هرگز این را نفهمیدی

بی توهر شب اشعار تنهایی  سرایم

دوستت دارم


ترنم

تمام راهها را بسوی جاده ی تنهایی می پویم

و در اضطراب گلبوته های جدایی ,

چشمانم را بسوی صداقت پروانه های شهر عشق , آذین می بندم .

به تو فکر می کنم که چگونه در گلزار وجودم , آشیان کردی

و بر تاروپود تنم حروف عشق را ترنم نمودی .

پس باورم کن که به وسعت دریا و به اندازه ی زیبایی چشمانت
هنوز در من شمعی روشن است .

و من...

در انتهای غروب , نگاهم را بسوی مشرق چشمانت دوخته ام

تا مگر بازتاب صداقتمان در دستان

تو تجلی کند ....!!!


کوچه های بی کسی

خسته و دربه در ، در کوچه های بی کسی ام قدم بر می دارم

تمام لحظه های تنهاییم را به شوق دیدار تو بارها و بارها مرورمی کنم

شاید رد پای تو را در لحظاتم پیدا کنم

شاید هنوز از آن کوچه ی بی کسی گذر کنی و من آنجا ایستاده

همچون هر روز تا تو را ببینم و شاید . . . . .

هر زمان که تنهاییم را بر می دارم و با هم همسفر کوچه ی بی کسی می شویم

در جای جای آن شانه هایت را کم می آورم تا سر بر آنها بگذارم و هق هق شب های دور از تو

بودن را همان جا، جا بگذارم

هر بار که از کوچه های بی کسی باز می گردم چشم می گشایم و تو آنجا نیستی؟


تو مرا می فهمی

تو مرا می فهمی

 من تو را می خواهم

و همین ساده ترین قصه یک انسان است

تو مرا می خوانی

من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم

و تو هم می دانی

همسرم تا ابد در دل من می مانی


ترانه تنهایی

یاد گرفته ام که چگونه بی صدا بگریم

یاد گرفته ام که هق هق گریه هایم را با بالشم ..بی صدا کنم

یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی !

یاد گرفته ام ....نفس بکشم بدون تو......و به یاد تو !

یاد گرفته ام که چگونه نبودنت را با رویای با تو بودن...

و جای خالی ات را با خاطرات با تو بودن پر کنم !  

یاد گرفته ام که بی تو بخندم.....

یاد گرفته ام بی تو گریه کنم...و بدون آغوشت....!

یاد گرفته ام ...که دیگر عاشق نشوم به غیر تو !

یاد گرفته ام که دیگر دل به کسی نبندم ....

و مهمتر از همه یاد گرفتم که با یادت زنده باشم و زندگی کنم !

اما 

فراموش کردنت" را هیچ وقت یاد نخواهم گرفت